پرخاشگري و خشم
پرخاشگري و خشم
تعريف دقيقي از پرخاشگري و خشم دشوار است.
پرخاشگري و خشم يکي از انواع نيروها و عواطفي است که در انسان وجود دارد و کل بدن را تحت تاثير قرار ميدهد مثلاً خشم به کمبود دستور ميدهد تا مادهاي بنام گليکوژن آزاد کند که به قند تبديل شود و منبع نيروي زيادي شود که به پرخاشگري و حمله ورشدن و فرياد کشيدن کمک ميکند.
پرتاب اشياء، داد و فرياد، زد و خورد، لجبازي، منفيبافي و حتي بياعتنايي صورتهايي از پرخاشگري و ابراز خشم است.
رفتار پرخاشگرانه به شکلهاي مختلف بروز ميکند: آزار و اذيت ديگران، کتک زدن، شکست و پاره کردن وسايل و لوازم منزل، مخالفت تا پرتاب کردن اشياء و لوازم، بيادبي، پاي کوبيدن، فرياد زدن و گاهي به صورت انزوا، سکوت يا در خود فرو رفتن همراه با بغض کردن، غذا خوردن و گريه کردن و بيمحلي کردن.
معمولاً هرگاه کودکان از رسيدن به اهدافشان منع شوند و به آن چه که ميخواهند (چه بجا و چه نابجا) نرسند، از خودپرخاشگري نشان ميدهند. ديدن فيلمهاي خشن و پر زد و خورد، بازيهاي کامپيوتري خشونتآميز و ديدن صفحههاي خشن و کتک کاري در منزل، مدرسه يا محله، همه باعث پرخاشگري در کودک ميشود.
گاهي پرخاشگري يک نشانه است و پيامي با خود دارد براي مثال نشان ميهد که کودک آزرده خاطر است، حقوقش پايمال شده است و نيازهايش به قدر کافي برآورده نشده است.
داشتن توقعات و انتظارات زياد از کودک که بيش از حد توان او باشد باعث پرخاشگري در کودک ميشود در دفع پرخاشگري کودک «نه» محکمي است به کساني که براي او تعيين تکليفي بيش از توان او ميکنند.
اگر اجازه ندهيم کودک کارهايش را خودش انجام دهد از او پرخاشگري خواهيم ديد زيرا کودک ناخودآگاه احساس بيارزش بودن و کمبود شايستگي ميکند.
پرخاشگري در پسرها به دليل وجود هورمونهاي مردانه بيشتر از دخترهاست اين شکل وقتي حادتر ميشود که پسرهاي پرخاشگر به غلط «داراي جذبه» و «با شخصيت» خوانده شود، و به اشتباه دختران پرخاشگر «ناسازگار» يا «سر و زباندار» ناميده شوند.
پرخاشگري داراي انواع زير است:
پرخاشگري از نظر شکل
پرخاشگري از نظر محتوا
پرخاشگري فردي
پرخاشگري جمعي
پرخاشگري تقليدي
دیدگاهها