نابرابری زن و مرد
نابرابری زن و مرد
موضوعي ديگر اين است كه امده اند قوانين و مذهب را به ميل خودشان وضع كرده اند .
شما با جوامعي روبرو هستيد كه زن بعنوان يك كالا مطرح مي شود حتي ماجراي مهريه هنوز خريد يك زن است كه بصورت قانوني در امده است .
پرداخت پولي در مقابل انسان و بدن يك انسان و ان هم در جهت ايجاد رابطه و روزي كه ماجراي رابطه ي زن و مرد اينقدر مالي بشود ان وقت است كه ما با قديمي ترين شغل دنيا كه روسپري گري است روبرو مي شويم .
اديان هم كه در اين گونه موارد متخصص اين بوده اند كه بر واقعيات تلخ و سخت در اغلب موارد صحه بگذارند و ان را جنبه تقدس ببخشند و بنابراين ما بجايي رسيده ايم كه اكنون هستيم .
نه شان انساني است و نه حرمت انساني و اين تفاوت هر دو را از پا در اورده است .
ما در تاريخ مي توانستيم چند ده برابر از امروز جلوتر باشيم اگر برابري بين زن و مرد برقرار بود . اين زنان هستند كه ما انها را خوار و خفيف كرده ايم و زير اداره و كنترل گرفته ايم و همچنان مي گيريم و بخاطر ان است كه بدترين مردان را مي زايند و مي پررورانند .
قانوني كه بين زن و مرد وجود دارد قانون ظلم است .
ايا انساني كه مي تواند عادل و برتر و مهربان باشد بايد بر قوانين ظالمانه طبيعت صحه بگذارد ؟
ايا بايد اين تفاوت طبيعي را بدتر و بيشتر بكند ؟ فقط بخاطر اينكه زور داريم و همه و همه از قدرت سوء استفاده مي كنند ؟ايا ما بايد هنوز همان قوايد گذشته را داشته باشيم ؟
وقتي كه ما بروي واقعيت سخت و تلخ و ظالمانه طبيعت مجوز فرهنگي و و مذهبي مي گذاريم انوقت است كه وقتي ظلم و زور و جور لباس تقدس به تن خود دارد بزرگترين قدرت كوبنده را بوجود مي اورد .
چه مي توان كرد وقتي انسان نخواهد واقع بينانه و مسئولانه و مهمتر از ان اخلاقي و انساني عمل بكند پس در را باز مي گذارد براي هر تفاوتي و تبعيضي و ان را توجيه مي كند و توضيح مي دهد كه اشكال كار همين است .
دکتر فرهنگ هلاکویی – انتشارات باهدف
دیدگاهها