محصول به سبد خرید اضافه شد
0

فرآیند بخشش چگونه است؟

دسته‌بندی: اعتماد بنفس
تاریخ: 26 مرداد 1402
بازدید: 249

فرآیند بخشش چگونه است؟

در گذشت، تحمل و فداکاری، معمولاً شما می­پذیرید کسی که کار بد یا اشتباهی کرده با گذشت، تحمل و فداکاری شما به نوعی مستقیم و غیر مستقیم پاداش بگیرد که آن کار را تکرار کند. در نتیجه شما با گذشت، تحمل و فداکاری­تان از او معمولاً آدم بدتر با اشتباهات بیشتری می­سازید و نه تنها در مورد شما بلکه در مورد دیگران نیز آن کار را می­تواند تکرار کند. بنابراین شما زمینه و شرایطی را به وجود می­آورید که نه تنها با شما رفتار نامناسب یا بد و غلط و اشتباه داشته باشد بلکه با دیگران نیز همین طور باشد و به طور حتم و یقین شما نیز آسیب خواهید دید.

هر گونه که شما مایل هستید به آن نگاه کنید. فرقی نمی‌کند، فقط درجات آن را می­توانید کم و زیاد کنید. بنابراین وقتی کسی به من بدی می‌کند و من با گذشت، تحمل و فداکاری آن را نادیده می­گیرم یا کنار
می­گذارم حتماً آسیب می­بینم و امکان ندارد کسی که آسیب می­ببیند به خودش و دیگران آسیب نزند. یعنی روزی که من آسیب دیدم این آسیب درست مانند اتفاقی که افتاده باید پخش شود و با شدت بیشتر یا کمتر از جای دیگری بروز خواهد کرد ولی به هر حال روزی که من گذشت، تحمل و فداکاری کردم آسیب می­بینم و حالا با این آسیب به خودم و دیگران نیز آسیب می­زنم ولی معمولاً بیشترین آسیب متوجه شما و یا متوجه کسی است که شبیه و مانند شما می­­باشد.

حتی ما می­توانیم 10 یا 20 سال آسیبی که در اثر فشار آوردن پدر و یا مادرمان بوجود آمده، نگه داریم و بعداً در زندگیمان این آسیب و فشار را بر روی دیگران از جمله خانواده و یا همسر و یا بچه­هایمان وارد کنیم. بنابراین ما با گذشت، تحمل و فداکاری از آن فرد، و خودمان آدم بهتری نمی­سازیم و‌ای بسا آدم بدتری می­سازیم.

بنابراین گذشت، تحمل و فداکاری واقعاً جایی ندارد. ولی اگر بگویید که من چاره­ای جز این کار ندارم، شما گذشت، تحمل و فداکاری نکردید، اگر چاره­ای نداشتید این گذشت و تحمل و فداکاری نیست. بنابراین وقتی که من چاره دارم می­توانم بگویم که من با انتخاب خودم گذشت، تحمل و فداکاری کردم. در غیر این صورت مفید نیست.

اما گاهی اوقات شاید به دلیل چهار نون نحس تاریخ یعنی ” نادانی، ناتوانی، نیازمندی و نگرانی” باشد که من گذشت و تحمل و فداکاری می­کنم. و این چهار نون است که زندگی انسان را در طول تاریخ در هم ریخته و از هم پاشیده است.

اول) من به این دلیل شما را تحمل می­کنم و یا گذشت و فداکاری می­کنم که نادانم و اصلاً نمی­دانم چه خبر است و نمی­دانم چه می­توان کرد و خبر از آنچه که می­گذرد ندارم.

دوم) با وجود این‌که ممکن است نادان نباشم اما ناتوانم. من
می­دانم که شما بدی می‌کنید و می­دانم که شما اشتباه می‌کنید و به من ظلم می‌کنید اما در برخورد با شما ناتوانم. بنابراین من گرفتارِ ناتوانایی هستم که، دانایی دارم اما توانایی ندارم.

سوم) ممکن است دانا و توانا باشم اما نیازمند نیز باشم من
می­دانم و می­توانم آن کار را بکنم ولی فردا چه کنم؟ بسیاری از اوقات  زنان می­گویند که می­دانم همسرم به من بد می‌کند و می­توانم ترکش کنم اما نیازمند هستم و نمی­دانم زندگی خودم و بچه­هایم را از نظر مالی و اقتصادی چگونه تأمین کنم؟ و یا بچه­ها را در شرایط و وضعیتی که هستم چطور نگه دارم. دانا و توانا هستم اما نیازمند هستم برای این‌که دانایی و توانایی من مشکل نیاز من را برآورده نمی‌کند.

 چهارم) من اصلاً نیازمند نیستم و خودم امکانات مالی دارم اما نگرانم. نگرانی من از آسیبی است که به بچه‌ها می­خورد، یا از فرد بیمارِ دیوانه­ای است که گفته اگر شما قصد جدایی و طلاق را داشته باشید، همه را میکشم و من آن را جدی می­گیرم. بنابراین من نادان، ناتوان و نیازمند نیستم بلکه نگرانم.

در طول زندگی دیده نشده فردی گذشت، تحمل و فداکاری داشته باشد اما دانا، توانا، خودکفا و نگران نباشد حتی در خصوص زندگی زناشویی هنوز کسی دیده نشده که به خاطر بچه­ها در یک زندگی بد مانده باشد. روزی که زن و شوهری در زندگی بدی ماندند نادانی آنها است و نمی­دانند چه کار کنند یا ناتوانی آنها است و از عهده آن بر
نمی­آیند یا نیازمندی آنها است و احتیاجاتی دارند و حتی این نیازمندی در این مفهوم است که می­خواهند خانواده را مورد تأیید و تصویب قرار دهند. یعنی نیازمند هستند که مردم آنها را خوب و عاقل بدانند و اگر جدا شوند همه آنها بهم می­ریزد و یا نگران هستند که بعد از جدایی بر سر بچه­های آنها چه خواهد آمد یا بعد چه خواهد شد؟! بنابراین این‌ها فقط افراد نادانِ ناتوانِ نیازمندِ نگران هستند.

بسیار مهم است که ما در مسیر بخشش حرکت کنیم و بخشش وقتی است که دو نفری که در ارتباط با هم دست به رفتار نامناسبی زدند بتوانند در شرایط عادی و امن و امان با امنیت و آرامش یا حداقل امنیت باهم صحبت کنند. یعنی بتوانند بگویند که چه اتفاقی افتاده و موضوع را چگونه می­بینند و علل و عوامل آن را چگونه می­شناسند. حتی در رابطه با چیستی و چگونگی آن نیز با هم توافق کنند. چون بسیاری اوقات من با کاری که کردم فکر می­کنم یک آسیب زده­ام در حالی‌که دَه آسیب را به دیگری زده­ام.

سید حسن ساداتیان

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

فروشگاه اینترنتی باهدف، مرکز خرید کتب روانشناسی می باشد و همچنین فروشگاه اینترنتی انتشارات باهدف مرجع تخصصی معرفی و فروش اینترنتی کتاب در ایران است و حوزه های روانشناسی و علوم اجتماعی و تعلیم و تربیت را شامل می‌شود.
تمامی حقوق این سایت متعلق به تیم باهدف می باشد.
Copyright © 2020 Bahadaf