غم در مغز مشابه چه چیزی است؟


غم در مغز مشابه چه چیزی است؟
یک مطالعه جدید نشان می دهد که احساس غم و اندوه یا اضطراب ممکن است با افزایش “چیت چت” بین دو ناحیه از مغز مرتبط باشد. در این مطالعه که ۸نوامبر ۲۰۲۲ در ژورنال Cell منتشر شد، گروهی از محققان به مکالمات الکتریکی در مغز گوش دادند – به عبارت دیگر، سیگنال هایی که نواحی مغز به یکدیگر ارسال می کنند. آنها دریافتند هنگامی که فرد احساس غم می کند، ارتباط بین سلول های مغز در دو منطقه خاص از مغز که درگیر حافظه و احساسات هستند، افزایش می یابد. محققان خاطرنشان کردند: مشخص نیست که آیا این افزایش ارتباط مغزی علت یا معلول خلق پایین است. با این حال، یافتهها به آنها اجازه داد تا زمانی که در بخشی از مغز که در آن این عمل در جریان است، به خانه بروند. روشی که احساسات شما بر دنیای شما تأثیر می گذارد (و بالعکس) اما آنچه واضح است این است که اضطراب، افسردگی و خلق و خوی تظاهرات فیزیکی در مغز دارند. دکتر ویکاس سوهال، یکی از نویسندگان ارشد این مطالعه، روانپزشک دانشگاه کالیفرنیا، می گوید: «برای بسیاری از بیماران، بسیار مهم است که بدانند وقتی احساس افسردگی می کنند، دلیل آن چیزی قابل اندازه گیری و مشخص در مغزشان است.
برای برخی از بیماران، این می تواند اعتبار مهمی را ارائه دهد و انگ را از بین ببرد و به آنها قدرت دهد تا به دنبال درمان مناسب باشند. محققان این مطالعه را با استفاده از تکنیکی به نام الکتروانسفالوگرافی داخل جمجمه ای (EEG) انجام دادند. همانطور که از کلمه “درون جمجمه” پیداست، این روش شامل کاشت الکترودها یا سیم ها در داخل جمجمه – داخل و روی مغز است. این الکترودهای کاشته شده فعالیت الکتریکی سلول های مغز را ثبت می کنند (به عبارت دیگر، ارتباطات آنها را ثبت می کنند).
مطالعات قبلی که به فعالیت مغز و خلق و خو و احساسات می پرداختند، بیشتر با استفاده از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی (fMRI)، نوعی تصویربرداری که تغییرات جریان خون را در قسمتهای مختلف مغز اندازهگیری میکند، انجام شد.
سهال یکی از محققین این تحقیق گفت:
اما این معیارها «معیارهای غیرمستقیم فعالیت مغز هستند» و «نمیتوانند تغییرات در فعالیت مغز را که در مقیاسهای زمانی بسیار سریع رخ میدهند، اندازهگیری کنند»، مانند مواردی که در این مطالعه اندازهگیری شد. با این حال، کاشت الکترود در مغز یک فرد یک روش تهاجمی است. بنابراین، محققان بیمارانی را انتخاب کردند که منتظر عمل جراحی بودند و قبلاً در مغزشان الکترود وجود داشت – در این مورد، ۲۱ بیمار مبتلا به صرع که الکترودهای مغز آنها عمدتاً برای شناسایی مناطقی از مغز که باعث تشنج آنها میشد استفاده شد. محققان فعالیت مغزی این بیماران را به مدت ۷ تا ۱۰ روز ثبت کردند. در همان دوره زمانی، بیماران با استفاده از یادداشتهای خلقی، حالات خود را ردیابی کردند.
این مطالعه نشان داد که در ۱۳ نفر از ۲۱ بیمار، خلق و خوی بد با افزایش ارتباط بین آمیگدال (ناحیه مغزی که در پردازش احساسات نقش دارد) و هیپوکامپ (درگیر در حافظه) مرتبط بود. سهال به لایو ساینس گفت: «این ایده که خاطرات تجربیات منفی و احساسات منفی با هم مرتبط هستند، یک ایده قدیمی در روانپزشکی است و هسته اصلی درمان شناختی رفتاری است. یافتههای ما ممکن است مبنایی بیولوژیکی برای این رابطه باشد. (رفتاردرمانی شناختی روشی است که متخصصان سلامت روان از آن برای درمان شرایطی مانند افسردگی و اضطراب استفاده میکنند و شامل تغییر نحوه تفکر و رفتار فرد میشود.) یک آهنگ غمگین در رادیو سهال گفت که هر دو آمیگدال و هیپوکامپ مدتهاست که در خلق و خو، افسردگی و اضطراب نقش دارند. با این حال، او دانش قبلی را به دانستن اینکه آهنگی در ایستگاه رادیویی در حال پخش است، اما ندانست که در کدام ایستگاه باید تنظیم شود، تشبیه کرد. سوهال گفت: اکنون فرکانس رادیویی – الگوی فعالیت یا ارتباط نورون ها – را می دانیم و بنابراین می توانیم دستگاه های خود را به درستی تنظیم کنیم. Sohal گفت به عبارت دیگر، این یافته ها می تواند برای توسعه درمان های جدیدی که این فعالیت را در مغز هدف قرار می دهد مفید باشد.
“برای مثال، چنین درمانهایی میتوانند با هدف مدیریت یا کاهش ارتباطات اضافی بین آمیگدال و هیپوکامپ انجام شوند.”
با این حال، دقیقاً مشخص نیست که چگونه احساسات و حافظه در هم آمیخته می شوند. سهال حدس زد که شاید زمانی که یک فرد در خلق و خوی افسرده است، احساسات منفی در آمیگدال باعث یادآوری خاطرات غم انگیز می شود یا برعکس.
دیدگاهها