طلاق و ازدواج مجدد
طلاق و ازدواج مجدد
طلاق به عنوان نهایی ترین راه حل در روابط زوجی گاها می تواند مثمرثمر باشد. زمانی که روابط پرتنش گردیده و فرافکنی ها و هیجانات منفی افزایش یافته و نتیجه ای جزء آسیب های روانی برای افراد درگیر در روابط در پی نداشته باشد. وقتی زوجین تمامی راه حل های ممکن برای رفع مشکلات پیش رو را به کار برده باشند، ولی بهبودی در روابط حاصل نشده باشد، می توان به طلاق به عنوان یک راه حل نگریست.
اما ممکن است زوجین به طلاق به عنوان اولین راه حل برای پایان دادن به زندگی مشترکشان بنگرند، در این هنگام طلاق مخرب محسوب شده، چون به همه جوانب آن توجه نشده است. در خیلی اوقات به دلایل مختلف، زوجین از روابط مشترک فراری بوده و به هر عنوانی بهانه تراشی نموده و قصد حل مشکلات را ندارند و از همان ابتدا به دنبال رهایی از زندگی مشترک هستند. در این مواقع راه حل های درمانی برای کاهش طلاق بی ثمر بوده چون حداقل یکی از طرفین همکاری لازم برای رفع مشکلات را نخواهد داشت. این افراد به جای تلاش و همکاری در جهت تعمیر روابط و رفع مشکلات، به دنبال جایگزینی این رابطه با رابطه ای جدیدتر هستند؛ با این امید که ازدواج مجدد به این زندگی زجرآور فعلی آنها پایان دهد. این افراد به نقش خودشان در ایجاد مشکلات توجه نداشته و سعی در فرافکنی مشکلات بر روی طرف مقابلش را دارد. در این مواقع است که ازدواج مجدد هم کارآیی ندارد. تحقیقات مختلف نشان داده است که طلاق در ازدواج های دوم و سوم درصد بالاتری را به خود اختصاص داده است. در نتیجه به زوجین توصیه می گردد که با آمادگی و آگاهی کامل ازدواج نمایند و نگذارند مشکلات طبیعی ای که در روابطشان به وجود می آید کهنه شود و حل نشده باقی بماند بلکه در زمان مناسب آنها را حل نمایند، تا دچار دلزدگی زناشویی نگردند؛ و تنها به ازدواج مجدد برای رهایی از مشکلات زندگی مشترک فعلی نگاه نکنند.
دیدگاهها