شخصیت هیجانی و نمایشی
شخصیت هیجانی و نمایشی
تصور کنید که در یک مهمانی هستید و خانمی وارد میشود که از نظر ظاهری بسیار آراسته و مرتب است. ممکن است که ایشان زیبا باشند و یا احساس زیبایی کنند ولی خیلی آراسته است. ولی اگر کمی دقت بکنیم میبینیم که در آراستگی اغراق شده و از حالت معمولی خودش بیشتر است. ممکن است در نوع آرایش موها خیلی غلو شده باشد. ترکیببندی رنگهای لباس خیلی عجیب باشد یا از رنگهای طلایی و نقرهای زیاد استفاده شده باشد. متوجه میشویم که مدل راه رفتن این آدم و استفادهای که از دستان خود میکند اغراق شده است. اوهنگام راه رفتن به همه این پیام را میرساند که به من نگاه کنید.
یکی از توصیفاتی مهم در مورد افراد هیجانی نمایشی این است که شخصیتی کاریکاتورگونه (اغراق شده) و زیاد از حد زنانه و یا مردانه دارند. یعنی یک زن بیش از حد حالت زنانگی از خود نشان میدهد و در مردان هم به همین شکل است.
زنان با خندهی بسیار بلند جلب توجه میکنند و یا مانند پروانه دور همه میگردند و با همه صحبت میکند تا مطمئن شوند که همه به او توجه دارند و او را میبینند و بعد خود را وصل میکند به مردی که قاعدتا توانسته با نگاهی که داشته او را جلب بکند. حال از در دیگر مهمانی، آقایی وارد میشود که حالت راه رفتنش بسیار نمایشی است و میخواهد که حتماً همه بدانند که این حالت مردانه است. او میخواهد با حرکت و گردش چشمها نشان دهد که من در حال بررسی اوضاع هستم تا بفهمم که شما اصلاً آدمهای قابلی هستید یا خیر؟! بعد متوجه میشوید که با آقایان خیلی ارتباط ندارد و بیشتر اطراف خانمهامیگردد. بنابراین اشخاص هیجانی، نمایشی در ابراز و نشان دادن احساسات بیش از حد اغراق میکنند. مثلاً مادری که به فرزند خود میگوید تو بالاخره روزی از من جدا میشوی و من باید عادت کنم پس به این علت از امروز من تصمیم دارم که از تو جدا شوم و یا به فرزندش میگوید که اگر از من جدا شوی من بدون تو خواهم مرد.
اغراق در ابراز احساسات برای کسی که شاهد این صحنه است باور کردنی نیست و درک این حرفها نمیتواند واقعی باشد.
گاهی افرادی به مطب مراجعه میکنند با فکر و تصمیمی بسیار مشخص که اگر فرزند من بخواهد همسری انتخاب کند که مطابق نظر من نیست حتماً خودم را جلوی یک ماشین پرت میکنم و اجازه نمیدهم که ازدواج سر بگیرد.
همچنین کسانی هستند که هنگام بروز اتفاق در روابط عاطفی خود یا هنگام قطع رابطه دقیقاً همین واکنش را داشتند و خودکشی کردند. بعضیها هنگام بارداری قصد از بین بردن جنین را داشتند و یا دست به خودکشی و شبه خودکشی زدند تا توجه دیگران را داشته باشند.
البته این نوع شخصیت با شخصیت ناپایدار ویژگیهای مشترکی دارد ولی تفاوتهایی هم دارند که به بررسی آن میپردازیم.
رفتارشخصیت نمایشی در بیشتر اوقات حالت وابستگی و جنسی به خودش میگیرد و با همه چیز به صورت احساسی برخورد میکند.
منطق، دلیل و برهان جایی در تصمیمگیری ندارد و تنها بر اساس احساس عمل میکنند. یعنی احساس هر چه بگوید باید در همان لحظه کار انجام شود.
آنها توجه طلب هستند. همانطور که گفتیم زیبایی و آراستگی افراطی در پوشش و رفتار که از طریق آن برای جلب توجه اطرافیان نقشه چینی میکنند. تأیید دیگران برای آنها بسیار مهم است. احساس میکنند که بازیگر یک فیلم هستند و تنها چیزی که آنها را در صحنه نشان میدهد دوربین است که اگر قطع شود من دیگر وجود ندارم. بنابراین وجود دوربین خیلی مهم است و باید من به آن رسیدگی کنم. تأییدیه گرفتن از دوربین وجود من را بوجود میآورد. به همین علت است که تأییدیه گرفتن برای تیپ نمایشی مثل بقاست. یعنی گمان میکنند که اگر نباشد واقعاً وجود ندارند و میمیرند. به دلیل مسائل مختلفی که در کودکی آنها اتفاق افتاده بصورت خودآگاه یا ناخودآگاه در این مسیر قرار گرفتهاند. آنها از طریق رفتار جنسی و یا بیمارگونه میتوانند توجه و تأییدیه را از محیط بگیرند.
خودمحوری زیادی دارند و هنگامی که در مرکز توجه نباشند ناراحت هستند. نگاه آنها به مسائل فقط از دیدگاه خودشان است.
یکی از مسائل مهم در مورد تیپ شخصیتی نمایشی این است که هنگام وقوع اتفاقی در محیط برای آنها از واقعیت خارج شده و به موضوعی غیر واقعی در ذهن آنها تبدیل میشود و گاهی کل ماجرا به موضوعی دیگر در ذهن آنها تبدیل میشود. این تغییر ماجرا در ذهن او از جایی نشأت میگیرد که آیا من در آن لحظه مورد توجه قرار گرفتهام یا خیر؟ آن زمانی که توجه نگرفته باشند آنقدر اضطراب به سراغشان میآید که از جسم خودشان دور میشوند. بنابراین واقعیت با آن چیزی که در ذهن آنهاست حتی به عنوان خاطره هم متفاوت است. ویژگی خودمحوری و این که دنیا را فقط از دیدگاه خود میبینند یکی از مسائل بسیار مهم در این تیپهای شخصیتی است. در واقع آنها ویژگی خودمحوری را از فیلتر “من” عبور میدهند.
از دیگر خصوصیات این تیپها که با آن مواجه هستند عدم “آگاهی به خود” است. آگاهی به خود در موارد بسیار نادر برای آنها بوجود میآید. در قسمت درمان توضیح خواهیم داد که چرا آنقدر آگاهی برایشان خطرناک است و به شدت در نفی آن تلاش میکنند. چرا شنیدن خیلی از مطالب برای آنها ناراحتکننده است؟
از نکات مهم شخصیتی این تیپ فریبندگی جنسی در مکانهایی است که اصولاً بیمورد است. به طور مثال در محیط کاری یا علمی و به طور کل در مکانهایی که بسیار بیمورد است آن شخص حال و هوای جنسی و عشوهگری را بوجود میآورد. دیده شده آنها به صورت ناگهانی این رفتارها را بیمورد به شکل بیمارگونه انجام میدهند. اما قسمت جالب اینجاست که در درون خودشان واقعاً نمیدانند که در حال انجام چه عملی هستند.
اگر از او بپرسیم که چرا این کار را انجام میدهد بسیار ناراحت میشود چون در درون خودش گمان میکند که بسیار معصوم است و کار خاصی هم انجام نمیدهد. او همیشه در تعجب است که چرا آدمهای دیگر با من این حالت را دارند و چرا به من این حرفها را میزنند.
سخنوری به صورت کلی و بدون جزئیات
فرضاً اگر از آن شخص سوال شود که چه اتفاقی افتاده که این طور در حال گریه کردن هستی جواب میدهد که من میدانم این شخص مرا دوست ندارد. چه کاری کرده که گمان میکنی دوستت ندارد؟ جواب میدهد نمیدانم ولی میدانم که دوستم ندارد. آنها به صورت کلی به ماجراها نگاه میکنند و جزئیات به ذهنشان نمیآید. معمولاً کارهای هنری و کارهایی که نیاز به خلاقیت دارد را به راحتی انجام میدهند.
آنها کارهایی که منطقی و تحلیلی است را به خوبی انجام نمیدهند یعنی به طور کلی قسمت تحلیلگر مغز آنها رشد نکرده است.
حساسیت بیش از حد نسبت به انتقاد و عدم تأیید درد روحی عمیقی برای این اشخاص بوجود میآورد و اگر به آنها انتقاد کنید حتماً احساس میکنند که شما در حال خیانت به آنها هستید.
به این باور دارند که روابط آنها از آن چه باید باشد صمیمانهتر است، البته واقعاً هم برای آنها هست. از آنجا که در نوع سخن گفتن، قربان صدقه رفتن و شکستن محدودیتها مرز نمیشناسند بنابراین هر کاری انجام میدهند تا تأیید مورد نظر را بگیرند.
به دلایل ذکر شده احساس میکنند که خیلی صمیمی هستند و رفتارشان دوستانه است. مثلاً میبینید که در یک روز آش و کلهپاچه و کوفته درست کرده به خانه شما میآید و راجع به تمام زندگی خود با شما صحبت میکند، گریه میکند، میخندد، جیغ میزند، بالا و پایین میپرد، دل درد میگیرد و بعد از خانهی شما میرود و شما متوجه نمیشوید چطور یک نفر در رابطهی به این کوتاهی به این صمیمیت برخورد میکند.
این افراد حالتهای احساسی را سریعاً تغییر میدهند در نتیجه از نظر دیگران بسیار سطحی به نظر میرسند. مثلاً اگر من دو روز با شما آشنا شدم و شما ناگهان این همه کار را با هم انجام دادید به نظر من خیلی تعجبآور است و حال و هوای شما آنقدرها عمیق نیست و سطحی به نظر میرسد. از نظر خیلی اشخاص دیگر این مدل رفتاری بسیار سطحی است و برای آنها جایگاهی ندارد.
این افراد بسیار کم تحمل هستند و در مورد لذت بردن و خوشگذرانی هیچ تأخیری را قبول نمیکنند. تشویش و اضطراب در آنها بسیار زیاد است و به سرعت بیحوصله میشوند.
دقت داشته باشید که این افراد بر این باورند که چیزی در درون آنها وجود ندارد و خالی هستند. این فکر آنها را دچار اضطراب میکند بنابراین در جمع حضور پیدا میکنند تا با گرفتن تأیید از دیگران بر ترس و تشویش خود غلبه کنند به این دلیل افراد هیستریانیک بسیار اجتماعی به نظر میآیند.
دیدگاهها