در سيستم فكري فرد افسرده چه ميگذرد؟
در سيستم فكري فرد افسرده چه ميگذرد؟
در سيستم فكري فرد افسرده دريافت و شناخت از (1) خود، (2) دنيا (مردم و طبيعت) و (3) آينده، منفي، غيرسازنده و مخرب ميباشد، بطوريكه فرد (بطور ناخودآگاه):
خودش را بيارزش، ناتوان، داراي اشكالات و عيبهاي زياد (ذاتي يا اكتسابي)، مقصّر، گناهكار، بيبهره، و غيرقابل دوست داشتن ميپندارد (كاهش شديد عزت و اعتماد به نفس).
دنيا را خطرناك، قهار، غيرقابل پيشبيني و بدون هيچ لطف و زيبايي و هيجان و پُر از موقعيت براي شكست و صدمهخوردن و مردم را منتقد، طاقتفرسا، بيتوجه، غيرقابل اعتماد و ظالم ميپندارد.
آينده را شبيه وضع حاضر و حتي با مشقت و سختي بيشتر، نااميدي بيشتر و شكست بيشتر ميبيند.
اين نوع شناخت و عقايد (باورهاي فكري شكل گرفته شده در ذهن) تقريباً در هر چيزي كه فرد به آن فكر يا احساس ميكند و در حال حاضر انجام ميدهد، تاثير ميگذارند. بطوريكه با كوچكترين مسئلهاي بطور ناخودآگاه ذهن شروع به مرور و يادآوري تمامي نكات منفي آن روز و حتي روزهاي گذشته (و گاهي حتي دوران طفوليت) ميكند و يك پرده تاريك و وحشتناك جلوي آينده ميكشد. به اصطلاح ذهن دچار يك نوع نشخوار افكار ميشود و شخص را بيشتر در باتلاق افكار منفي فرو ميبرد.
دیدگاهها