حال اینجا باید پرسید که با درمان افسردگی مرگ عزیزان یا درمان سوگ چه کنیم؟
- شناسایی مراحل سوگ
- عبور کردن از مراحل سوگ
- کمک گرفتن از روانشناس
- برون ریزی هیجانی و گریه کردن
- شناسایی احساسات و برون ریزی
- کمک گرفتن از روانشناس متخصص در زمینه افسردگی
نکته: در صورتی که فرد دچار سوگ حاد یا مزمن باشد بهتر است درمان سوگ، زیر نظر روانشناس و با استفاده از رویکردهای زیر انجام شود.
- درمان سوگ به روش IPT
- درمان سوگ کامپلیکه CGT
- درمان با رویکرد طرحواره درمانی
- درمان CBT در صورت تروما PTSD
تا چه زمان سوگواری باید به طول انجامد؟
طبق بررسی های جدید بین المللی و همچنین مدت زمان سوگ از منظر کتاب سادوک ویرجینیا، اگر حالات سوگواری بیشتر از 6 ماه طول بکشد یا حالات دیگری رخ دهد، سوگ را می توان به شش نوع تقسیم کرد.
- سوگ تروماتیک
- سوگ تشدید یافته
- سوگ مزمن
- افسردگی پس از سوگ
- سوگ PTSD
- سوگ پاندمی
اگر وضعیت خودتان یا یکی از آشناهای شما مزمن شده است، حتماً به یک متخصص روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید.
سوگ چه زمانی اتفاق می افتد؟
هر فردی به عنوان انسان قطعاً در این شرایط سخت قرار گرفته است و یا قرار خواهد گرفت که سوگ عزیزانش را ببیند و افرادی که تعلقات عاطفی با او داشته اند را از دست بدهد. بنابراین فرد در موقعیت سوگ قرار خواهد گرفت. این فرد بعد از 6 ماه حتماً نیاز به درمان سوگ دارد. اما در کل، روند مواجهه با سوگ و نحوه کنار آمدن هر فرد با چنین مرحله سختی در زندگی متفاوت است. مهمترین وظیفه هر انسانی، کنار آمدن با دیگران و برقراری هماهنگی و رشد در شرایط سخت و ایجاد سازگاری با دیگران و محیط است.
هر فردی باید خود را در شرایط سخت همگام با زندگی و محیط خود کند تا بتواند ادامه زندگی را برای خود آسان تر کند. بنابراین کنار آمدن با مرگ عزیزان و مواجهه با شرایط سوگ و سوگواری خود دستاوردهایی را به دنبال دارد. هر فردی در این شرایط قرار بگیرد، می تواند طی مراحلی خود را به آرامش برساند و مهارت های مواجهه با مشکلات و سازگاری با شرایط سخت را نیز به دست بیاورد. زیرا این مسئله در جهان هستی نه تنها برای او بلکه برای بسیاری از مردم اتفاق میافتد و تنها نحوه برخوردهای متفاوت با مسئله سوگ است که آن را برای هر فردی متفاوت می کند.
ارتباط سوگ و اضطراب
اضطراب از مرگ یک بخش رایج در سوگواری است اما اگر علائم اضطراب شما پس از شش ماه از بین نرود، ممکن است دچار یک سوگ پیچیده یا یک اختلال اضطرابی شوید. اضطراب یکی از پنج مرحله سوگ نیست اما بسیاری از متخصصان سلامت روان پیشنهادهای مختلفی برای کاهش آن دارند. افراد داغدار غالباً احساس میکنند که احساس امنیت و کنترل خود را در زندگی از دست داده اند و دچار وحشت (پانیک) میشوند. یا بیش از حد نگران این هستند که در آینده چه چیز یا چه کسانی را از دست خواهند داد. آنها همچنین ممکن است در خوابیدن یا مراقبت از خود مشکل داشته باشند، که میتواند آنها را در معرض خطر بیشتری برای سلامت جسمانی و روانی قرار دهد.
انواع مختلفی از غم و اندوه علاوه بر از دست دادن یک عزیز وجود دارد که میتواند باعث ایجاد اضطراب شود. مانند استرس های ناشی از بیکاری، از دست دادن شغل، مهاجرت، طلاق و وابستگی مالی که فرد وابسته به سوگ با خود به همراه دارد. بعد از سوگواری، ازدواج و ترس از دست دادن همسر، میتواند منجر به نگرانی بیش از حد شود. سلامت بدنی ضعیف یا مواجهه با مرگ و میر نیز میتواند موارد چالش برانگیز دیگری را ایجاد کند. علاوه بر میزان افسردگی ناشی از مرگ عزیزان باید به ابعادی مانند حمایت مالی یا حمایت عاطفی فرد از دست رفته نیز توجه کرد.
اضطراب و افسردگی یک بخش رایج و حتی مورد انتظار در فرآیند سوگواری است. اما افراد مبتلا به سندروم معروف به سوگ پیچیده در معرض خطر بیشتری برای ایجاد اختلال اضطرابی هستند. افرادی که علائم غم و اندوه شدید را تجربه می کنند که در زندگی روزمره اختلال ایجاد می کند و بیش از شش ماه پس از فقدان رخ میدهد، ممکن است سوگ پیچیده ای داشته باشند که اغلب با یک اختلال اضطرابی همراه است. این رابطه دو طرفه است زیرا افراد مبتلا به اختلال اضطرابی از قبل در صورت از دست دادن یکی از عزیزان خود در معرض خطر بیشتری برای غم و اندوه پیچیده قرار دارند.
علائم اختلال اضطراب
اگر علائم اضطراب اولیه پس از فقدان از بین نرود، ممکن است دچار یک اختلال اضطرابی باشید. علائم اختلال اضطراب عبارتند از:
- نگرانی بیش از حد
- بی قراری
- به راحتی خسته شدن
- مشکل در تمرکز
- تحریک پذیری
- اختلال خواب
- تنش عضلانی
- فوبیای خاص
- اضطراب اجتماعی
افرادی که پس از فقدان دچار اضطراب می شوند، ممکن است دچار حملات پانیک نیز شوند. اگر دچار تنگی نفس، درد قفسه سینه، احساس خفگی، تهوع، سرگیجه، احساس سرما یا گرما و ترس از مرگ شدید، به پزشک خود اطلاع دهید.
درمان سوگ با رویکرد روانکاوی
در رویکرد روانکاوی درمان سوگ و مواجهه با مرگ عزیزان بسیار متفاوت از دیگر رویکردها است. اختصاصاً در مسائلی مانند سوگ، تجاوز و یا خودکشی که فرد مراجع در شوک های پس از سانحه قرار دارد و نیاز به حمایت های روحی و روانی بالایی دارد، گرایش های روانکاوی مثل همیشه کاربردی عمل نمیکند. درمان سوگ نیاز به یک درمان حمایتی دارد که فرد سوگوار بتواند در ابتدا خود را با شرایط سخت مواجه کند و پس از آن به مرور و گذشت زمان با آنچه اتفاق افتاده است کنار بیاید و به بینش و نگرشی اساسی درباره از دست دادن و مرگ برسد.
درمان افسرگی مرگ عزیزان با گرایش رفتار درمانی
درمان سوگ یا درمان افسردگی پس از مرگ عزیزان به واسطه گرایش رفتار درمانی بسیار کاربردی است. فرد سوگوار در شرایط بسیار حساس و پر از آسیبی قرار دارد که نیاز به حمایت فراوانی دارد؛ از این رو فرد سوگوار می تواند با حمایت های یک رفتار درمانگر که او را به سمت بهبود می کشاند قدم های مهمی در درمان خود بردارد. در گرایش رفتار درمانگری فرد سوگوار نیازمند توجه است و اساس این توجه بر پایه حمایت است. تغییر شرایط فرد سوگوار، مرحله به مرحله انجام می شود و این اقدام مهمی است که یک رفتار درمانگر به آن می پردازد.
برخی اقدامات رفتاری
- ایجاد فضایی جدید
- انجام فعالیت هایی متفاوت
- شناخت و شناسایی غم
- شناخت شرایط جدید برای فرد سوگوار بسیار کاربردی است.
بررسی میزان غم و افسردگی در سوگ توسط رفتار درمانگر و مراحل آن
- درمانگر می تواند با بررسی میزان غم و یا افسردگی حاصل از سوگ از مراجع بخواهد با برنامه ای مشخص فعالیت های جدیدی را آغاز کند.
- در هر هفته و مراجعات بعدی خود گزارش کاملی از انجام فعالیت های خود بدهد.
- همچنین گزارش حالات رفتاری خود را به روانشناس بدهد و مقایسه ای بر اساس تغییر در حالات روحی خود نیز داشته باشد.
- از این رو فرد سوگوار می داند کسی را در کنار خود دارد که به صورت تمام و کمال به او توجه میکند و احساس زنده بودن و تنها نبودن را مجدداً تجربه می کند.
- این حمایت های روانی می تواند باعث شود فرد سوگوار به مرحله ای برسد که خود بتواند برای از بین بردن غم و احساس نا امیدی، کمک کننده ایی با پشتکار و حامی توانا برای افرادی محروم شود.
- فرد به این بینش دست پیدا می کند که جهان در حال زندگی است و او با زنده بودن خود می تواند کمک کننده باشد که و به دیگران اهمیت دهد.
دیدگاهها