داشتن استراتژی در زندگی
داشتن استراتژی در زندگی
استراتژی یعنی داشتن 3 چیز:
1- داشتن نقشه (map) یعنی همه راههای رسیدن به هدف. فردی که میخواهد به اعتماد بنفس مثبت برسد بعد از انتخاب درست هدف واقعی و ممکن و عمومی، قرارش این باشد که برای خود یک استراتژی داشته باشد و اولین قدم داشتن نقشه است. بنابراین نقشه یعنی دانستن همه راههای رسیدن به هدف
2- داشتن طرح (plan). در مقابل نقشه طرح وجود دارد و مقصود از طرح انتخاب یکی از این راهها یا راه اول و دوم است.
3- داشتن برنامه (program). یعنی بعد از نقشه و طرح داشتن برنامه الزامی است. مفهوم برنامه در حقیقت دادن وقت و زمان است که آن کار را چه وقت میخواهیم شروع کنیم و چگونه میخواهیم از نظر زمانی به آخر برسانیم. همین قدر که من تصمیم گرفتیم امروز ساعت 6 به جایی برویم یعنی برنامهریزی.
ما فقط میتوانیم به هدفهایمان برسیم اگر شرایط و امکانات مهیا باشد و اگر حاضر باشیم تمام راه را برویم و همانطور که گفته شد برای رسیدن به هدفها باید استراتژی داشته باشیم که مقصود از استراتژی نیز 3 چیز است.
نقشه، یعنی همه راههای رسیدن به هدف.
طرح یعنی انتخاب یک یا دو راه
برنامه یعنی دادن زمان به یک طرح.
و مورد دیگر که از همه مهمتر آغاز و انجام کار است.
روزی که من نقشه، طرح و برنامه دارم در حقیقت استراتژی دارم.
اما با داشتن استراتژی هنوز یک چیز باقی میماند و آن آغاز و انجام کار است. یعنی ما باید کار را شروع کنیم و به آخر برسانیم. معنای آن این نیست که اوضاع را ارزیابی نمیکنیم و معنای آن این نیست که با توجه به برنامه و هدف و قراری که با خود داشتیم که میخواستیم بعد از یک هفته یا یک ماه چنین باشیم اوضاع را ارزیابی بکنیم بلکه در این گونه موارد باید حتی وقتی که مطابق با قرارمان است و شاید بشود آن را سریعتر و تندتر به نتیجه رساند از دیگران هم کمک بگیریم و در اینجا مفهوم فیدبک یا پس خورند نیز حتماً ضروری است.
اینجا باید با این واقعیت خود را آشنا کنیم که ممکن است هدف را فقط به دلیل اینکه در نظر و ذهن خودمان داشتیم با واقعیتها نخواند. بنابراین ارزیابی واقعیت در بسیاری از موارد ممکن است ما را متوجه اشتباهمان کند و باید به گونه دیگری عمل کنیم. ولی در این موارد باید مطمئن باشیم که کار اشتباه است و یا راه دیگری وجود دارد. چون بسیاری از مردم همین که با اولین ضرر و خطر روبهرو میشوند با اولین تیر از میدان بر میگردند یا با اولین نه، یکباره همه چیز را برهم میریزند.
اگر واقعا حاضر نباشیم به هدفی که مورد نظرمان است با سرعت و شدتی که لازم است نزدیک شویم و با اولین مخالفت و مانع از همه چیز بگذریم نشان دهنده اعتماد به نفس بسیار پایین و منفی است و خطری بسیاری جدی در کمین ما برای انجام هر کار درست است.
دیدگاهها