خودپذيري
خودپذيري
روانشناسان و درمانگران روان بر اين باورند که براي تامين و حفظ بهداشت سلامت رواني و عاطفي به سه مورد توجه داشته باشيد:
1- خود را بشناسيد.
2- خود را بپذيريد.
3- بر طبيعت خويشتن باشيد.
لازم به ذکر است که اين توصيهها را بايد از دوران کودکي آموخت. يعني کودک در اوايل زندگي خويش از والدين و اطرافيانش ياد بگيرد که «خودواقعي» خويش را بشناسد يعني بداند کيست؛ و ياد بگيرد که خود را آن چنان که هست بپذيرد و اين حقيقت را قبول کند که او فردي است بينظير و مانند ساير افراد انسان داراي قوتها و ضعفهاست و هرگز طبيعت خاص خود را فراموش نکند.
عواملي که به رشد «خودپذيري» کودک کمک ميکنند از اين قرارند:
آرزوهاي واقعي. کودکان براي اينکه خودپذير باشند بايد دربارهي خويشتن «واقعبين» باشند و براي هدفهاي غيرممکن نينديشند بلکه به دنبال هدفهايي باشند که توان و امکان دست يافتن به آنها را دارند. البته، هدفشان پايينتر از سطح تواناييشان نيز نبايد باشد که موجب رخوت و سستي ايشان خواهد شد.
موفقيتها. وقتي هدفهاي کودک واقعي باشند يعني واقعبينانه انتخاب شده باشند امکان و شانس موفقيت در دست يافتن به آنها بيشتر خواهد شد و اين نيز فرايند خودپذيري او را تقويت خواهد کرد.
بصيرت به خويشتن. دو سال که به سن کودک افزوده ميشود و به تجربههاي اجتماعي وسيعتري دست مييابد توانايي او براي ارزيابي درست و واقعبينانه خويش افزايش خواهد يافت. در واقع هرگاه شخص بتواند خود را درست و واقعبينانه ارزيابي کند و ضعفها و قوتهاي خويش را دريابد و بپذيرد طبعاً از خودپذيري مطلوبي برخوردار خواهد شد.
بصيرت اجتماعي. هرگاه شخص بتواند که خود را از چشم ديگران ببيند بهتر خواهد توانست انتظار اجتماعي را دريابد و با آنها منطبق شود. در غيراينصورت، خود را بدتر از ديگران تصور خواهد کرد و به انتظارات اجتماعي بيتوجه خواهد بود.
خودپنداريهاي پايدار. هنگامي که کودک نگاهش را نسبت به خويشتن مرتباً تغيير دهد يعني زماني دربارهي خود با گرايش مساعد بينديشيد و زماني با گرايش منفي، طبعاً دربارهي خويشتن «دوسوگرا» خواهد شد و اين نيز او را از نعمت برخورداري از خودپنداري پايدار و خودپذيري مطلوب محروم خواهد ساخت.
دیدگاهها