اهميت نخستين تجارب اجتماعي کودک
اهميت نخستين تجارب اجتماعي کودک
خانواده در تشکيل عادات و افکار کودک نقش بسيار مهمي دارد زيرا زندگي اجتماعي کودک از اينجا شروع ميشود. خانواده است که ميل بستگي به گروه اجتماعي را در کودک تقويت ميکند. درک ارزش و قدرداني از اشخاص گوناگون درسي است که کودک بر اثر معاشرت با پدر و مادر و بستگان نزديک فرا ميگيرد. البته، نه تنها خانواده بلکه مجموعه مراحلي که در محيط رشد و تکامل او در کارند اين رفتار و گرايش را به او ميدهد.
از عوامل خانوادگي که طرز رفتار اجتماعي فرزند را تعيين ميکنند شايد مهمتر از هر شيوهاي، فرزندپروري والدين باشد. فرزنداني که خانوادههاي «دموکراتيک» رشد يافتهاند در کليه اعمال خود فعال و تا حدي افراطي ميباشند خواه اين اعمال حاکي از خصومت و برتري طلبي باشد خواه دوستانه. اينگونه کودکان از اعمال جسارت آميزخود نتيجه مطلوب نيز ميگيرند و کمتر در درجات پايين ميمانند.
آثار نخستين تجربههاي اجتماعي را ميتوان چنين بيان کرد:
1) ثبات رفتار اجتماعي
به اين معنا که الگوهاي آموخته شده رفتار اجتماعي احتمالاَ تا پايان عمر شخص باقي ميمانند. و رفتار او را در موقعيتهاي اجتماعي تعيين ميکنند.
2) همساني گرايشهاي اجتماعي
معمولاً گرايشهاي اجتماعي پيدا شده در شخص کمتر از الگوهاي اجتماعي تغيير مييابند.
3) تاثير در مشارکت اجتماعي
تجربههاي اجتماعي اوليه وسعت و ميزان مشارکت اجتماعي فرد را در دوران کودکي و بعد تعيين ميکنند.
4) تاثير در پذيرش اجتماعي
ميان تمايل به فعاليتهاي اجتماعي و پذيرش اجتماعي رابطه تنگاتنگي وجود دارد. به اين معنا که شخص مورد قبول گروه اجتماعي به فعاليتهاي اجتماعي علاقه بيشتري نشان ميدهد.
5) تاثير الگوهاي ويژگي رفتار، با نخستين تجربههاي اجتماعي کودک، تعيين خواهند کرد که کودک اجتماعي، غيراجتماعي، جامعه ستيز باشد.
6) تاثير در شخصيت
تجربههاي اجتماعي اوليه، آثاري در شخصيت کودک خواهند داشت و در طول زندگي او باقي خواهند ماند.
دیدگاهها