جان لي در دهة 1970 با اجراي تحقيقاتي در پي اين بود كه مردم چگونه عشق را با همه گونههايي كه دارد تجربه ميكنند.
او قصد داشت با اين كار از جريان عشق در غرب افسانهزدايي كند.
بقولی دیگر لي سبكهاي عشق را به رنگ تشبيه كرد. طيف گستردهاي، از رنگهاي اصلي تا رنگهاي ثانوي را تشكيل ميدهند،
رنگهاي ثانوي از تركيب رنگهاي اولي تشكيل ميشود. شبيه به همين مسئله در عشق نيز هست. عشق به دو طيف اولي و ثانوي تقسيم ميشود.
این سه سبک عبارتند از:
۱) عشق به یک فرد ایدهآل،
۲) عشق به عنوان یک بازی
۳) عشق به عنوان دوستی.
جان لی درادامه تشبیه خود میگوید که همان گونه که سه رنگ اصلی با یکدیگر ترکیب شده و رنگهای مکمل را به وجود میآورند،
این سه سبک اصلی عشق نیز میتوانند با یکدیگر ترکیب شده و ۹ سبک متفاوت و ثانویه عشق را به وجود آورند.
برای مثال، ترکیبی از سبکهای اول و دوم به عشق شیدایی یا عشق وسواسی میانجامد.
جان لی سبکهای عشق را به رنگ تشبیه میکند. از نظر وی همانطور که 3 رنگ اصلی در طبیعت وجود دارد،
3 سبک اصلی هم برای عشق وجود دارد و عشقهای ثانوی (فرعی) از ترکیب سبکهای عشق اصلی (اولی) شکل میگیرند.
۶ سبک عشق از دید جان لی
سه سبک اصلی
۱- عشق به یک فرد ایدهآل یا عشق پرشور یا اروس (eros)
در این نوع عشق، عاشق در جستجوی فردی با ظاهر فیزیکی مطلوب و جذابیت جسمانی است و هنگام مواجه
با معشوق به ناگاه در دام عشق میافتد. عباراتی مانند: « عشق در یک نگاه » و « یک دل نه صد دل عاشق او شدم.» مصداق این سبک از عشق است.
ریشهی اروس واژهای یونانی به معنای “شهوانی” یا “اروتیک” است. لی معتقد است که این نوع عشق شامل هر دو نوع اشتیاق جسمی و عاطفی میشود.
عشق پرشور در این عشق جذابیت جسمی و عاطفی زیادی وجود دارد و میتوان گفت عشق به یک فرد ایدهآل است.
۲- عشق به عنوان یک بازی یا عشق نمايشي یا عشق تفننی لودوس (ludus)
لودوس از ریشه کلمه لاتینی به معنی بازی گرفته شده است. عاشق در این سبک از عشق، نمايش عشق را بازي میکند
و شوخ و بازیگوش بهنظر میرسد، و به عشق به مثابه یک بازی یا سرگرمی عاری از تعهد مینگرند. این افراد اغلب متلون و دمدمیمزاج هستند و همزمان با چند نفر ارتباط دارند.
ریشهی لودوس واژهای یونانی به معنای “بازی” است. این نوع عشق مفرح و لذتبخش است، اما لزوماً جدی نیست.
افرادی که عشق تفننی را به نمایش میگذارند، برای تعهد آماده نیستند و مراقب هستند که بیش از اندازه با هم صمیمی نشوند.
عشق نمایشی از این نوع عشق به عنوان یک بازی یاد شده است .
۳- عشق به عنوان دوستی یا عشق دوستانه استورج (storge)
در این سبک، عشق مبتني بر دوستي است. عاشق ترجیح میدهد که احساس تعلق و دلبستگی خود را به آرامی پرورش دهد
تا آن را مبدل به تعهدی دیرپا کند. در سبک استورج، با عشقی نسبتاً غیرمهیج و غیردراماتیک روبهرو هستیم که
شامل: محبت و همراهی است. عاشق صاحب این سبک، دنبال احساسات شدید نیست و بیشتر دوستی صادقانهای
را دنبال میکند که به احساس تعهد واقعی منجر میشود.
ریشهی استورگ واژهای یونانی به معنای “مهربانی ذاتی” است. عشق استورگ غالباً با عشق خانوادگی بین والدین و فرزندان،
خواهرها و برادرها و خویشاوندان دیگر نشان داده میشود. همچنین عشق استورگ میتواند ثمرهی دوستی بین افرادی
با علائق و تعهدهای یکسان باشد که به تدریج به هم علاقهمند میشوند.
عشق دوستانه که عشقی است که مبتنی بر دوستی شکل گرفته است.
سه سبک ثانویه
در نظریه لی، عشقهاي ثانوي، از تركيب سه عشق اصلی تشكيل شده است. لی در ادامهی قیاس چرخهی رنگی
پیشنهاد میدهد که همانطور که میتوان رنگهای اصلی را با هم ترکیب کرد تا به رنگهای مکمل رسید،
سبکهای اصلی عشق را نیز میتوان با هم ترکیب کرد تا به نه سبک عشقی ثانویه رسید. برای مثال از ترکیب عشق
اروس و لودوس، عشق شیدایی به دست میآید.
سه سبک ثانویه عبارتاند از:
۱- عشق شیدایی – وسواسی (ترکیب اروس و لودوس) (mania)
این سبک ترکیبی از سبك عشق پرشور و سبك عشق نمايشي اسـت. از ویژگیهای آن: وسواس فکری، اضطراب و رفتارهاي پرشور است. اين سبك از عشق از رايجترين سبكهاي عشـق در دوران نوجـواني و اوايـل جوانی است.
عاشق نسبت به محبوب احساس تملک میکند و پرتوقع است. این نوع از عشق از همه انواع دیگر آن هیجانآورتر است و از شدت احساسی بالایی برخوردار است. افراد درگیر این عشق، اغلب عزت نفس پايينی دارند .
ترکیب عشق پرشور و عشق نمایشی میباشد که در آن وسواس، انحصار و رفتارهای پرشور به چشم می خورد. این عشاق اغلب اعتماد به نفس پایینی داشته و به روابط خود اهمیت زیادی میدهند به طوری که حتی بعد از طی سالها همچنان نگران زندگی زناشویی خود بوده و می توان آن را معادل عشقهای آتشین دوران جوانی دانست.
مسائل جنسي بيمة اين عشق است. آنها اغلب مضطرب يا ناايمن هستند و ميتوانند به صورت افراطيحسود باشند. عاشقان وابسته وسواسي به خوبي به درمان پاسخ ميدهند و اغلب از اين سبك رهايي پيدا ميكنند.
از ويژگيهاي عشق وابستة وسواسي، سختي كشيدن، حسادت، وسواس و سيري ناپذيري است. آنها اغلب عزت نفس پايين دارند و اهميت زيادي به روابطشان ميدهند. آنها در رابطه با معشوقشان از صفات ملكي و صفات تفضيلي استفاده ميكنند، احساس ميكنند كه آنها به معشوقشان احتياج دارند. آنان معشوقشان را اغلب به شيوهاي اتفاقي پيدا ميكنند. اين سبك از عشق از رايجترين سبكهاي عشق است كه معمولاً در نوجواني و اوايل بزرگسالي بيشترين بسامد را دارد و تقريباً ميتوان گفت معادل همان عشقهاي آتشين دوران جواني است كه در دانشگاهها، مدارس و در كل سطح جامعه شاهد آن هستيم و مقالة حاضر نيز عمدتا به همين نوع از عشق نظر دارد. لذا نبايد با سبكهاي ديگر دوستيها خلط شود.
۲- عشق واقعگرایانه و عملی یا عشق منطقی (ترکیب لودوس و استورگ) (pragma)
عشق واقعگرایانه، تركيبي از عشق نمايشي و دوستانه اسـت. ايـن افـراد ارزيابي معقولی برای انتخاب سوژه عشقشان انجام ميدهند و در ازدواج به دنبال محبوبی هستند که رفاه و موقعیت خوبی در زندگی برایشان فراهم کنند و معشوق خود را مطابق معيارهايشان، مانند: شغل، سن، مذهب، موقعیت اجتماعی و اقتصادی انتخاب میکنند. عاشق واقعگرا، فارغ از احساسات پرشور، در جستجوی محبوبی است که از لحاظ منطقی و عقلانی برای او مناسب باشد.
این عشق از ترکیب عشق نمایشی و دوستانه حاصل میشود. در این نوع عشق افراد براساس ملاکهایی که برای یک ازدواج خوب نیاز دارند معشوق خود را انتخاب میکنند.
۳- عشق فداکارانه (ترکیب اروس و استورگ) یا عشق ايثارگرانه (agape)
عشق ايثارگرانه تركيبي از عشق پرشور و عشـق دوسـتانه است، كـه معمولاً براساس وظیفهشناسی و رفاقت و نوعدوستی شکل میگیرد. عاشق، محبوب را دوست دارد، بدون آنکه انتظار محبت متقابل داشته باشد، و در حالت شدید آن، عاشق به احساس بیخویشتنی میرسد. به اعتقاد لی، ايـن نـوع عشـق بـا ايدئولوژي مسیحی هماهنگ است، اما در جوامع سكولار بسيار نادر اسـت، بـا این وجود در جوامع ديگر هم يافت میشود.
عشق ايثارگرانه، قرباني و محاصره كردن تمام عيار خود است. عشاق ايثارگر، اغلب، گرايشهاي معنوي دارند. عاشقان ايثارگر، معشوقشان را به عنوان قديس مشاهده و آرزو ميكنند كه در خدمتشان باشند. عاشقان ايثارگر سرانجام ميتوانند به اين احساس برسند كه از آنان سوء استفاده شده است. حالت پيشرفته عشق ايثارگرانه در بخشندگي آن است.
از عشق پرشور و دوستانه به وجود میآید که به صورت بشردوستانه و شدید است.
عاشقان ایثارگر معمولاً گرایشهای معنوی دارند. این عشاق، معشوق خود را مانند قدیس میبینند و آرزوی خدمت به او را دارند.
جان لي در دهة 1970 با اجراي تحقيقات در پي اين بود كه مردم چگونه عشق را بـا همـه گونه هايي كه دارد تجربه مي كنند . او قصد داشـت بـا ايـن كـار از جريـان عشـق در غـرب افسانه زداي كند . لي سبك هاي عشق را به رنگ تشبيه كرد. طيف گسترده اي، از رنـگ هـاي اصلي تا رنگ ها ي ثانوي را تشكيل مي دهند، رنگ هاي ثـانوي از تركيـب رنـگ هـا ي اولـي تشكيل مي شود . شبيه به همين مسئله در عشق نيز هست. عشق به دو طيف اولـي و ثـانوي تقسيم مي شود . سبك هاي عشق اولي عبارت اند از:
ـ عشق پرشور : جذابيت بدني و عاطفي شديد
ـ عشق نمايشي : نمايش عشق را بازي كردن
ـ عشق دوستانه : عشق مبتني بر دوستي
عشق هاي ثانوي كه از تركيب اين سه عشق اولي تشكيل شده است به سه نـوع تقسـيم مي شوند:
- عشق منطقي : تركيبي از سبك عشق نمايشي و سبك عشق دوستانه اسـت .
- ايـن افـراد ارزيابي معقول انجام مي دهند؛ مثل اينكه صفاتي را كه يك ازدواج خوب به آن احتياج دارد مطالبه مي كنند
- و معشوق خود را مطابق معيارهايشان.
- عشق وابستة وسواسي : تركيبي از سبك عشق پرشور و سبك عشق نمايشي اسـت و مستلزم انحصار، وسواس، اضطراب و رفتارهاي پرشور است .
مسائل جنسي بيمة اين عشق است. آنها اغلب مضطرب يا ناايمن هستند و مي توانند بـه صورت افراطي حسود باشند. عاشقان وابسته وسواسي به خوبي به درمان پاسخ مـي دهنـد و اغلب از اين سبك رهايي پيدا مي كنند.
از ويژگيهاي عشق وابسته وسواسي، سـختي كشـيدن ، حسـادت ، وسـواس و سـيري ناپذير است .
آنها اغلب عزت نفس پايين دارند و اهميت زيادي به روابطشان مي دهند. آنها در رابطه با معشوقشان از صفات ملكي
و صفات تفضيلي استفاده مي كنند ، احساس مي كنند كه آنها به معشوقشان احتياج دارند. آنان معشوقشان را اغلب به شيوه اتفاقی پيدا مي كنند .
اين سبك از عشق از رايج ترين سبك هاي عشـق اسـت كـه معمـولاً در نوجـواني و اوايـل بزرگسالي بيشترين بسامد را دارد
و تقريباً مي توان گفـت معـادل همـان عشـق هـاي آتشـين دوران جواني است كه در دانشگاه ها ، مدارس و در كل سـطح جامعـه شـاهد آن هسـتيم .
- عشق ايثارگرانه : تركيبي از سبك عشق پرشور و سبك عشـق دوسـتانه مي باشـد كـه معمولاً بشر دوستانه، رفاقتي و البته شديد است.
لی ياد آوري كرد كـه ايـن نـوع عشـق بـا ايدئولوژي مسیحی هم آهنگ است، امادرجوامع سكولار امروز غربي بسيار نادر اسـت ؛
بـا وجود اين ممكن است در جوامع ديگر يافت شود .
عشق ايثارگرانه، قرباني و محاصره كردن تمام عيار خود است. عشـاق ايثـارگر، اغلـب ، گرايش هاي معنوی دارند .
عاشقان ايثارگر، معشوقشان را بـه عنـوان قـديس مشـاهده و آرزو می كنند كه در خدمتشان باشند.
عاشقان ايثارگر سرانجام مي توانند به اين احساس برسند كه از آنان سوء استفاده شده است. حالت پيشرفته عشق ايثارگرانه در بخشندگي آن است.
بر اساس نظریۀ سبکهاي عشق لی ( 1998 ) هر نوع عشق به یک سبک اولیه و ثانویـه مربوط می شود.
لی می گوید که نگرش هاي مختلف نسبت به عشق وجود دارد کـه از تجـارب خانوادگی، عواطف مؤثر و رفتارها نشأت می گیرد که می توان آنها را در شش طبقۀ اصلی زیر قرار داد:
الف: سبک هاي عشق ورزي اولیه شامل اروس ( شهوانی – Eros ) ، لودوس ( بازی گونه – Ludus ) و اسـتورگ ( دوستانه – Storge ) ؛
ب: سـبک هـاي عشق ورزي ثانویه شامل پراگما ( منطقی – عملی – Pragma ) ، مانیا ( ملکی – وابسته – Mania ) و اگیپ ( نوع دوستانه – Agape ) ( زیگلر هیـل و همکـاران، 2015 ) .
لـی ( 1998) بیان می کند، عشّاق در صورتی یکدیگر را بهتر درك خواهند کرد که توجـه آنهـا بـه حقیقـی شدن سبک هاي عشق باشد و به اینکه این سبک ها براي شریک هاي متفاوت و حتّـی بـا همـان شریک نیز در طی زمان می تواند تغییر کند.
دیدگاهها