عوامل برانگيزاننده شك و ترديد در زنان
عوامل برانگيزاننده شك و ترديد در زنان
مردها غالباً تصور ميكنند كه وفاداريشان به همسر و تلاش و كوششان براي تامين مايحتاج خانواده
براي نشان دادن علاقه و محبتشان به همسر و خانواده كافي است. اما غافل از اينكه اشتباه ميكنند.
اينها نشانة تعهد و مسئوليتپذيري تلقي ميشوند و نه عشق و محبت. عشق يعني دوستي
و محبت بيقيد و شرط و ابراز عشق و محبت يعني بوسيدن، در آغوش گرفتن، بيان كلمات عاشقانه و دوستانه،
تعريف و تمجيد، رعايت حرمت معشوق و … و نه فقط كمك در كارهاي خانه و يا كادو گرفتن.
به عبارت ديگر، زنها نياز دارند نه تنها به صورت منطقي و عقلاني بلكه به صورت احساسي عاطفي نيز دريابند كه مورد محبت و علاقه قرار دارند.
بدلايلي همچون مطلق گرايي (سياه و سفيد ديدن همه چيز)، كمال پرستي (و نه كمال گرايي)
و بينش و برداشت غلط از مفهوم عشق و ازدواج (همچون توافق و همسويي مطلق در تمامي زمينهها و عدم وجود تفاوتها)
اكثر زنان و بسياري از مردان هر نوع اختلاف و مشاجره ميان خود و همسرشان را نشانهاي
دال بر كاهش يا فقدان محبت و علاقه تلقي ميكنند. بر حسب طرز تفكر و ارزشها، موضوع اختلافات
شك برانگيز و تهديد كننده در ميان زوجين و افراد، متفاوت خواهد بود. موضوع مهم در رابطه
با اختلافات زناشويي كه ناديده گرفتن آن ميتواند موجب بدتر شدن حس عدم اطمينان زن
نسبت به علاقه و عشق همسرش به او شود، سرپوش گذاشتن بر روي مشكل و اختلاف
و يا سكوت از طرف مرد است (با اين تصور كه بدين طريق بتوان آتش اختلاف و مشاجره را خاموش كرد).
غافل از اينكه چنين روشي باعث ميشود تا اختلافات همچون آتش زير خاكستر در زمانها
و مواقع بحراني ريشه و بنيان زندگي اشتراكي را سوزانده و نابود كند.
دکتر فرهنگ هلاکویی
انتشارات باهدف
دیدگاهها