خودآگاهی چیست؟ 10 روش برای رسیدن به خودآگاهی
خودآگاهی چیست؟ 10 روش برای رسیدن به خودآگاهی
وقتی حرف از مدیتیشن و مراقبه یا بحث های مربوط به ذهن می شود، خودآگاهی (به انگلیسی Self awareness) مفهومیست که زیاد به گوش می خورد. حالا واقعا خودآگاهی چیست؟ آیا منظورمان از خودآگاهی این است که از نظر ذهنی هوشیار باشیم؟ منظورمان توانایی تشخیص دادن است یا اینکه به خوبی از مسائل مربوط به خودمان آگاه باشیم؟ آیا تفاوتی بین آگاهی و هوشیاری وجود دارد؟ هوشیار بودن با خودآگاه بودن یکی هستند؟ اگر نه، پس خودآگاهی دقیقا به چه معناست؟
در اکثر فرهنگ لغت ها، خودآگاهی به عنوان آگاهی، درک و فهم ما از چیزی تعریف می شود. مثلا ممکن است ما از وجود یک مشکل، یک راه حل، یک نوع فلسفه، یک عطر و بو و رایحه خاص، یک حضور، تاثیر، فکر و احساسات آگاه باشیم. در مفاهیم مربوط به ذهن آگاهی، آگاهی صرفا به معنای توجه به چیزیست که در همین لحظه، همینجا و در حال حاضر اتفاق می افتد.
خودآگاهی چیست؟
چرا خودآگاهی انقدر مهم است؟ به خاطر سبک زندگی بسیار شلوغ امروزی، میزان استرس و اضطراب به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده و خیلی ها زودتر از چیزی که فکرش را بکنند مضطرب می شوند. بعضی ها نزدیک معده یا در قفسه سینه شان احساس تنش و فشار می کنند و برخی دیگر هم بدون اینکه دلیل خاصی پیدا کنند نسبت به هر چیزی احساس نارضایتی دارند.
آگاهی پادزهریست که تأثیری ماندگار دارد. آگاهی در تمام اشکال و فرم هایش، هسته اصلی مراقبه محسوب می شود. افرادی که مدیتیشن می کنند، رفته رفته و به مرور زمان به خودآگاهی می رسند. آنها می توانند با وضوح بیشتری افکار و احساسات روحی و جسمی شان را بررسی کنند.
علاوه بر این می توانند برخی از زوایای ظریف شخصیت خودشان مثل واکنش هایشان در موقعیت های مختلف، رفتارها و عادت هایشان را هم بشناسند. خودآگاهی به افراد این امکان را می دهد تا از زاویه ای جدید، متفاوت و صادقانه تر به خودشان نگاه کنند. علاوه بر این با خودآگاهی می توان احساسات عمیقی که در لایه های زیرین نهفته شده اند و قبلا متوجه آنها نشده بودیم را کشف کنیم و بیرون بکشیم.
چگونه خودآگاهی را تمرین کنیم؟
برای تمرین خودآگاهی، به عنوان مثال می توانیم وقتی در خیابان در حال قدم زدن هستیم سعی کنیم تمام تمرکز و حواسمان را فقط معطوف همین کار کنیم. به جای اینکه در رویاها به سر ببریم یا فکرمان هزار و یک جا برود، فقط به افکار، عواطف و احساساتمان موقع راه رفتن توجه کنیم. ما می توانیم این کار را آگاهانه، با تمام وجود و بدون توجه به قضاوت ها انجام بدهیم. همزمان با تمرین کردن این مساله و پیش بردن آن، چیزهای جدیدی درباره خودمان یاد می گیریم.
رای افزایش خودآگاهی چندین نکته مفید وجود دارد که در ادامه آنها را بررسی می کنیم.
1- به طور آگاهانه احساساتتان را بپذیرید
جامعه امروزی به ما یاد داده که موقع تصمیم گیری عقل و منطق را سرلوحه کارهایمان کنیم و احساساتمان را در روند کارها دخیل نکنیم. در واقع احساسات ما اغلب اوقات از ایده آل ها و آرمان های ما حمایت می کنند و نادیده گرفتن و خاموش کردن آنها تعادل ما را از بین می برد. عاقلانه ترین کار این است که در تصمیم گیری های مهم، احساساتتان را با عقل و منطق ادغام کنید.
احساساتتان را کاوش کنید و به ندای درونتان گوش بدهید. اگر فکر منطقی تان با احساساتتان همگام نیست، دست نگه دارید و هنوز به آن چراغ سبز ندهید.
2- احساساتتان را ثبت کنید
جای تعجب نیست اگر بگوییم ثبت احساسات در یادداشت های روزانه یا در گوشی تلفنتان می تواند به افزایش خودآگاهی تان کمک کند. این تمرین ساده به شما امکان می دهد تا ارزش ها، انگیزه ها، ایده آل ها و هدف هایتان را بهتر تعریف کنید.
اگر ثبت احساسات را به طور منظم انجام بدهید، احتمالا بعد از مدتی روندها و الگوهای احساسی تان را مشاهده می کنید. علاوه بر این، این کار از چیزهایی که جلوی انجام کارهایی که مشتاقشان هستید را می گیرند، درک بهتری به شما می دهد. ضمیر ناخودآگاه شما امیدها و ترس های شما را حتی قبل از اینکه آنها را بنویسید می داند. ثبت کردن و نظارت روی احساسات، روش موثری برای برقراری ارتباط با ضمیر ناخودآگاه و پیدا کردن ابزاری برای تعیین چیزیست که واقعا می خواهید.
3- خودآگاهی تان را فراتر از احساساتتان گسترش بدهید
خودآگاهی چیزی بیشتر از توجه به احساسات و عواطف است و در واقع روی استفاده از کشفیات ما برای داشتن یک زندگی کاملتر در لحظه کنونی و فعلی تمرکز دارد. آگاهی پیدا کردن از خود باعث می شود درک بهتری از این پیدا کنید که کدام موقعیت ها و احساسات باعث ایجاد استرس، اضطراب و خستگی در شما می شوند و کدام یک از آنها به شما احساس هدفمند بودن و رضایت بخشی می دهند.
تمرین تمرکز حواس به طور طبیعی به ذهن فرصت می دهد تا خودش را کشف کند و این همان خودآگاهی واقعیست. علاوه بر این، تمرین های مدیتیشن و مراقبه مربوط به تمرکز حواس و ذهن آگاهی به وضوح به شما نشان می دهند که هر احساس یا فکری ارزش واکنش نشان دادن ندارند. این کار به شما کمک می کند تا مسائل را اولویت بندی کنید و از انرژی و وقتتان به شکلی هوشمندانه و کارآمد استفاده نمایید.
4- یک پارتنر یا همراه صادق و خوب پیدا کنید
از یکی از دوستان یا همکارانتان که مایل است در زمینه خودآگاهی کار کند کمک بگیرید. این افراد می توانند بازخوردهای مفید و سازنده ای به شما بدهند که می توانید از آنها استفاده کنید. علاوه بر این داشتن یک مربی کاربلد در این زمینه هم خیلی می تواند به شما کمک کند. مربی تان می تواند دوست، همکار یا استاد شما باشد. شما باید ماهی یک یا دو بار با پارتنر خودتان دیدار کنید تا میزان پیشرفتتان را بسنجید.
5- به طور فعال و موثر به بازخوردها گوش بدهید و آنها را بپذیرید
این را قبول کنید که بخشی از تلاش برای افزایش خودآگاهی، به گوش دادن و پذیرفتن انتقادات سازنده بستگی دارد. برای رسیدن به خودآگاهی باید موانع درون خودتان را بردارید. با اینکه ممکن است خودتان هم بتوانید بعضی از نقاط ضعفتان را شناسایی کنید؛ اما یک نظر و دیدگاه بیرونی می تواند به شما کمک کند همه جنبه های رفتاری تان را ارزیابی کنید.
دوست و همراه شما که در زمینه خودآگاهی به شما کمک می کند باید به طور مداوم نظراتش را به شما اعلام کند. شما هم حتما باید خوب به این بازخوردها گوش بدهید تا بتوانید درک کاملی از نقاط ضعف و قوت خودتان داشته باشید.
6- ذهن آگاهی یا همان تمرکز حواس را تمرین کنید
ذهن آگاهی به این معناست که از محیط اطراف خودتان بدون تحمیل تعصبات شخصی آگاهی داشته باشید. تمرین ذهن آگاهی قدم مهمی برای رسیدن به خودآگاهی است، چون به شما کمک می کند درک درستی از اطراف و پیرامون خودتان داشته باشید. شما با توجه به چیزی در اطرافتان اتفاق می افتد بهتر می توانید تاثیر خودتان بر دیگران را درک کنید و بفهمید محیط اطرافتان چه تاثیری روی احساساتتان دارد.
7- توانایی هایتان را ارزیابی کنید
همانطور که برای افزایش خودآگاهی تان تلاش می کنید باید توانایی های خودتان را هم ارزیابی کنید و آنها را به چالش بکشید. درست است که شناسایی و بهبود نقاط ضعف قسمت مهمی از خودآگاهی را تشکیل می دهد؛ اما شما باید از توانایی ها و نقاط قوت خودتان هم با خبر باشید. همزمان با رسیدن به سطح بالایی از خودآگاهی، می توانید ببینید که در چه چیزهایی برتری و مهارت دارید و کجا می توانید رشد و پیشرفت کنید.
8- به طور مرتب خودتان را ارزیابی کنید
خودآگاهی یک ویژگی همیشگی و مداوم است و شما باید مرتبا آن را پرورش بدهید. برای اینکه ببینید چقدر در این زمینه پیشرفت کرده اید، زمان های ثابتی را در نظر بگیرید تا خودتان را مجددا ارزیابی کنید. از مربی یا پارتنرتان به طور مرتب بازخورد بگیرید. اگر به تنهایی روی افزایش خودآگاهی تان کار می کنید یک دفترچه یادداشت داشته باشید و به طور منظم نقاط قوت و ضعف خودتان را ارزیابی کنید.
9- دفترچه یادداشت روزانه داشته باشید
مهمترین مزیت داشتن یادداشت های شخصی یا دفترچه خاطرات این است که باعث می شود افکار شما روی کاغذ می آیند. به این ترتیب می توانید بعدها دوباره به نوشته هایتان نگاهی بیندازید و آنها را بخوانید. این کار باعث افزایش آگاهی شما درباره احساساتتان می شود.
دفترچه خاطرات یا یادداشت های شخصی نه تنها باید شامل احساسات شما باشد بلکه باید آنها بنویسید که ذهنتان روی چه چیزهایی متمرکز است. این نوشته ها حتی می توانند شامل چیزهایی مثل عقاید یا نقاط ضعف شما هم باشند.
جالب اینجاست که تحقیقات نشان می دهند کسانی که دفترچه خاطرات دارند از خودآگاهی احساسی بیشتری هم برخوردارند. البته فقط داشتن دفترچه یادداشت شخصی برای افزایش خودآگاهی احساسی کافی نیست؛ در واقع نکته اصلی نوشتن چیزهای مهم در آن است. بهترین کار این است که افکار و احساساتی که تاثیر زیادی روی زندگی تان دارند را در دفترتان بنویسید.
این کار ساده نیست و حتی در کوتاه مدت می تواند باعث ایجاد استرس در شما شود؛ اما کارشناسان معتقدند که این رویکرد در بلند مدت باعث بهتر شدن خلق و خوی شما می شود.
10- یوگا تمرین کنید
این مورد ممکن است برای همه مناسب نباشد؛ ولی به هر حال یوگا می تواند راهی عالی برای ارتباط بیشتر شما با احساساتتان باشد. از یوگا می توان به روش های مختلفی استفاده کرد. یوگا هم شامل تمرین ذهنی می شود و هم تمرین های جسمی و فیزیکی. این فرآیند شامل استفاده از کشش و انعطاف پذیری عضلات با تنفس عمیق است. شما می توانید با توجه به اهداف خودتان در تمرین های یوگا تغییراتی ایجاد کنید. با انجام تمرین های یوگا می توانید با شخصیت، انگیزه ها،احساسات و خواسته های خود بیشتر آشنا بشوید.
دیدگاهها